آخرین به‌روزرسانی:
ابداع کردن به انگلیسی
معنی
construct, contrive, devise, father, innovate, invent, think
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ارجاع به لغت ابداع کردن
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «ابداع کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ابداع کردن
لغات نزدیک ابداع کردن
- - ابدا!
- - ابداع
- - ابداع کردن
- - ابداع کردن در فکر خود
- - ابداع کننده